پیام‌هایی از منابع مختلف

 

۲۰۲۴ فوریهٔ ۱۳, سه‌شنبه

یه چیز قشنگ برام درست کن – منو غافلگیر کن

پیامی از سرور ما عیسی به والنتینا پاپاگنا در سیدنی، استرالیا در تاریخ ۲ فوریه ۲۰۲۴

 

شب بود که فرشته اومد و منو برد پالِستری. رسیدیم یه ساختمون مخروبه با پنجره‌های کثیف زیاد.

وقتی وارد ساختمون شدیم، هیچ روحی ندیدم ولی حس می‌کردم هنوز بیرونش هستن. به طور کلی ساختمون خیلی بهم ریخته بود.

فرشته بهم گفت که روح‌ها منتظر موندن تا من تمیزکاری‌مو تمام کنم.

داخل، فرشته دستور داد چیکار کنم. بهم گفت پنجره‌ها رو تمیز کن و مرتبش کن، و اونم گفت «من بهت کمک می‌کنم.»

فرشته گفت «نگران نباش، داری خیلی خوب کار می‌کنی. روح‌ها این پاکسازی نهایی‌رو لازم دارن تا بتونن وارد بهشت بشن.»

وقتی تموم کردیم، فرشته گفت «سرور ما عیسی دوست داره شما رو ببینه.»

یهو خودمون رو در حضور سرور ما عیسی تو بهشت پیدا کردیم.

سرور ما گفت «والنتینا، دخترم، من اینجا آوردمت تا بهم بگی اگه کار درست انجام دادی یا نه. خوب کار کردی؟ پنجره‌ها رو درست تمیز کردی، مرتبش کردی و همه چیزو اونطوری که باید تمیز کردی؟»

جواب دادم «بله سرورم، تمام تلاشمو کردم. فکر می‌کنم همه‌چی‌رو درست انجام دادم.»

گفت «خوبه. همین کافیه که بدونم.» سرور ما لبخند زد. از کاری که من کرده بودم خوشحال بود.

گفتم «سرور عیسی، چی می‌تونم برات انجام بدم؟ دوست داری پنجره‌هاتو بشورم یا یه چیز دیگه؟»

لبخند زد و گفت «نه، تو قبلاً این کارو کردی. اینجا لازم نیست پنجره بشوری – همه جا بی‌نقصِ؛ اینجا بهشته.»

یهو سرور ما عیسی نزدیک اومد و شروع کرد باهام کرواتی حرف زدن. فکر کردم ‘مگه نمی‌دونه من اسلوونیایی‌ام؟ چرا داره باهام کرواتی صحبت می‌کنه؟’

در حالی که کرواتی حرف میزد، گفت «دوست دارم یه چیز قشنگ برای من درست کنی، یه چیزی غیرعادی، تا منو غافلگیر کنه – خوشحال کنه.»

به سمت چپم پرده‌هایی ناگهان خیلی بالا ظاهر شدن، هم‌قد کلیسای جامع.

عیسی گفت «اون پرده‌ها رو ببین. می‌خوای بری بردارشون؟ مریم مادر من کمکت میکنه. این کارو برای من انجام میدی؟» میتونستم صدای مادر مبارکه رو بشنوم که پشت پرده‌ها با چند خانم صحبت میکرد، ولی نمیتونستم اون‌رو ببینم.

گفتم «بله سرورم، این کارو می‌کنم.» فکر کردم ‘چطوری می‌خوام این پرده‌ها رو بردارم – خیلی بالان.’

یهو روح القدس در حضور سرور من به من روشنایی داد. فهمیدم که برداشتن پرده‌ها مثل برداشتن حجاب از چشم مردمِ تا بتونن حقیقت‌رو ببینن – تا ببینن واقعاً چه اتفاقی تو دنیا داره میفته. مردم نسبت به چیزهایی که تو دنیا می‌گذره کور هستن.

سرور ما منو ارجاع داد به مادر مبارکه، چون اون بهم کمک میکرد و راهنمایی‌م میکرد تا کلام مقدس خدا رو بین مردم پخش کنم تا تغییر کنن و توبه کنن.

تو دلم گفتم ‘چطوری می‌خوام یه چیز قشنگ برای سرورمون درست کنم که غافلگیر بشه؟’ داشتم نگران میشم.

ناگهان، وقتی برگشتم، یه ظرف چوبی زیبا به سمت چپم ظاهر شد. توش سه فرشته کوچولوی برهنه‌ قرار داشتن. داشتند می‌خندیدن، میخندیدن، با هم حرف میزدن و بازی میکردن. خیلی دوست‌داشتنی بودن.

گفتم «اوه، چقدر شما زیبا هستید»، در حالی که به فرشته‌های کوچولو نگاه میکردم. «روزمو ساختی.»

سرور ما اون‌ها رو اونجا گذاشت چون می‌دونست من نگران چیزی‌ام که ازم خواست و حضور فرشته‌های کوچولو خوشحالم میکنه و دیگه نگرون نمیشم.

نظر: وقتی داشتم این پیامو دیکته میکردم، سرور ما گفت «چیزی که الان داری میخونی و چیری که مینویسی، انجیل منه. همه پیام‌ها انجیل من و آموزه‌های منه.»

منبع: ➥ valentina-sydneyseer.com.au

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید